کد مطلب:95240 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:267
حكمت الهی شرق از بركت معارف اسلام بارور شد و استحكام [صفحه 91] یافت و بر یك سلسله اصول و مبادی خلل ناپذیر بنا شد، ولی حكمت الهی غرب از این مزایا محروم ماند. گرایش به فلسفه مادی در غرب علل و موجبات فراوانی دارد كه اكنون مجال شرح آنها نیست.[1]. به عقیده ما علت عمده آن ناتوانی و نارسائی مفاهیم حكمت الهی غرب بود اگر كسی بخواهد مقایسه ای در زمینه بحثهائی كه در این دو سه فصل اشاره شد به عمل آورد لازم است در اطراف برهان وجودی كه از آنسلم مقدس تا دكارت و اسپینوزا و لایب نیتس و كانت و غیره به بحث و رد و قبول آن پرداخته اند، مطالعه كند و آنگاه آنرا با برهان صدیقین صدرالمتالهین كه از اندیشه های اسلامی و مخصوصا كلمات علی علیه السلام الهام یافته است مقایسه نماید تا ببیند: «تفاوت ره از كجا است تا به كجا؟». [صفحه 93]
نهج البلاغه در تاریخ فلسفه شرق سهم عظیم دارد صدر المتالهین كه اندیشه های حكمت الهی را دگرگون ساخت، تحت تاثیر عمیق كلمات علی علیه السلام بود، روش او در مسائل توحید براساس استدلال از ذات به ذات، و از ذات بر صفات و افعال است و همه اینها مبتنی است بر صرف الوجود بودن واجب، و آن بر پایه یك سلسله اصول كلی دیگر كه در فلسفه عامه او مطرح است، بنا شده است.
صفحه 91، 93.